معمای ارسالی از امیرعلی
کمق(کموک تورکلری)
کموک تورکلری
دو شنبه 24 شهريور 1393برچسب:, :: 5:58 :: نويسنده : گودرز غلامی

 از دوران بچگیم که به قبل از انقلاب برمیگرده از کوموک خاطره ای مونده و حالا توی ذهنم مثل معما شده ، امیدوارم به کمک شما و سایر دوستانی که اون صحنه جالب و دیدنی را در کوموک دیده اند و یادشان مانده این معمای پازل گونه را کامل کنند . از قدیم مرسوم بوده که در مراسم عروسی هنگام انتقال عروس به منزل داماد که معمولا با اسب انجام می شد ، داماد بر ساختمانی و یا یک بلندی قرار میگرفت و به سمت عروس سیبهای سرخی که توسط ساغدوش و سولدوش به وی داده می شد پرتاب میکرد . ( البته اطلاع ندارم هنوز هم این کار انجام می شود یا نه ) در یکی از عروسی ها که دقیقا نمی دانم عروسی چه کسی بود ، شاه داماد سیب را چنان به طرف عروس خانم پرتاب کرد که سیب دقیقا به صورت عروس بر خورد و موجب خون ریزی شدید بینی عروس خانم شد . خانمها بلافاصله عروس را که لباسهایش خونی شده بود از اسب پیاده و برای شستن سرو صورت به داخل خانه بردند . حالا این داماد تک تیر انداز دهات ما که اینگونه گربه را از دم حجله کشت هم بدتر کرد کی بود نمی دانم . اگر ترس از انقلاب خانم ها نبود می شد اسم این قهرمان را بر روی همان خیابان گذاشت . لطفا داماد را شناسایی کنید .

 

آقای کریمی 93/6/27 :

باسلام دوباره با آرزوی سلامتی برای دوستان عزیز علت غیبت بنده مسافرت به روسنا بود که خیلی دوست داشتم همه دوستان  را حضورا در روستا ملاقات کنم متاسفانه این ار مقدور نمی باشد عرض کنم من درسال 44 که به تهران آمدم ازآن زمان در روستا عروسی ندیده ام ولی درجریان اخبار روستا بودم بله عروسی در روستا یک رسم وبقولی دیسیپلین خاصی داشت وهمگان مو به مو این روش را اجرا میکردند فقیرو غنی ، عروسی برای همه یکسان بود برای اکثریت ، عاشقهای محلی بصورت رایگان می آمدند برنامه را از ابتدا تا انتها به یک صورت اجرا میکردندکسیکه ازدواج میکرد در فکر شغل ، مسکن و  هزینه عروسی نبود ولی مراسم عروسی بسیار مجلل بود خیلی جای بحث دارد فرصت اندک است واما بنده شنیده ام ولی یادم نیست دیده باشم ولی اظهارات آقا سلیم را تائید میکنم ولی آن زمان اقا امیر علی به دنیا نیامده بود شاید بعدها نیز این موضوع تکرار شده است من در روستا آن زمان زیاد مراسم عروسی دیده ام فقط مراسم آلما آتماسی مرحوم شاد روان صالح که پسر دائی بنده بود وبا دختر عمه ام عروسی میکرد را بیاد دارم دراین رابطه خیلی مطالب است که می توان یاد آوری نمود باشد انشااله برای بعد..........

 

فرزاد 93/6/24 :

با سلام . رسم بسیار زیبای سیب انداختن تو مراسم عروسی متاسفانه دیگر ، نه تنها در روستای کمق بلکه  در کل روستاهای شهرستان و شاید هم استان فراموش شده است ، اما من شنیدم این رسم هنوز در بعضی روستاهای آذربایجان مثل اطراف زنجان ، خوی و باکو وجود داره که امیدوارم حفظ بشه. اما جواب سوال آقای امیر علی رو فک کنم آقای کریمی نسب بدونند.



نظرات شما عزیزان:

سلیم
ساعت12:33---25 شهريور 1393
ما همسایه ای داشتیم به نام مجید که در مراسم آلما آتماق سیب پیدا نمیشه و به ناچار از کله قند استفاده می کنند !
مجید قند را به سمت عروس که کبری باشد پرتاب میکند و قند به دماغ عروس برخورد میکند و ... ادامه ماجرا
در مورد سیب چیز دیگری که شنیدم دایی من حاج حسن مهرآور سیبی پرتاب میکند که عروس جاخالی میدهد و سیب به صورت احمد که بچه بود برخورد میکند و صورتش پر خون میشود ...
مواردی از این دست در روستا فراوان بوده است


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





حدیث موضوعی